مقدّمه

 

کتاب مستطاب ايقان از اعظم و اهمّ آثاری است که از قلم معجز شيم حضرت بهاءاللّه جلّ ذکره الاعلی در اواخر دوره اقامت در بغداد صادر گرديده و علاوه بر احتواء بر اصول اساسی "تئولوژی" از منظر بهائی، شرائط نيل به معرفت الهی و موانع و مشاکل آن را بيان کرده و کليد فهم و درک درست کلمات متشابهه و رموز و اسرار غامضه کتب مقدّسه را بدست داده است و بحثی را نيز به اثبات حقيقت دعوی حضرت باب بعنوان موعود اسلام مختصّ کرده است. در وصف اين کتاب شريف که در حدّ خود بهترين گواه دانش غيبی و مظهريّت الهی جمال مبارک است حضرت ولی امراللّه در کتاب قرن بديع "گاد پاسز بای" چنين مرقوم فرموده‏اند (ترجمه):

 

" در بين جواهر اسرار مخزونه و لئالی ثمينه مکنونه که از بحر زخّار علم و حکمت حضرت بهاءاللّه ظاهر گرديده اعظم و اقدم آن کتاب مستطاب ايقان است که در سنين اخيره دوره اقامت بغداد ١٢٧٨) هـ. ق. مطابق با ١٨٦٢ ميلادی) طيّ دو شبانه روز از قلم مبارک نازل گرديده و با نزول آن بشارت حضرت باب تحقّق پذيرفت و وعده الهی که حضرت موعود بيان فارسی را که ناتمام مانده تکميل خواهد فرمود به انجاز پيوست. اين کتاب مبين و رقّ متين در جواب اسئله جناب حاجی ميرزا سيّد محمّد خال (۱) که در آن اوان هنوز به امر مبارک اقبال ننموده با برادر خود جناب حاجی ميرزا حسنعلی عازم زيارت مشاهد مشرّفه بوده‏اند صادر گرديده است. (٢) اين منشور جليل نمونه کامل از منشآت نثر پارسی است که دارای سبکی بديع و لحنی مهيمن و منيع و از لحاظ استحکام بيان و قوّت برهان بی نظير و در فصاحت و بلاغت بی بديل و مثيل است و کاشف نقشه عظيمهالهيّه جهت نجات عالم بشريّه است و در بين آثار و صحف بهائی پس از کتاب مستطاب اقدس، اعظم و اشرف از کلّ محسوب است. با ظهور اين کتاب مستطاب و فصل الخطاب که مفتاح معضلات کتب سماويّه است و به فاصله قليل قبل از اعلام امر حضرت ربّ الارباب از سماء ارادهالهی نازل گرديده بيان دانيال نبی که می فرمايد: لانّ الکلمات مخفيّة و مختومة الی وقت النهاية، اکمال پذيرفت و ستر از کلمات کتاب برداشته شد و ختم "رحيق مختوم" به اصابع حيّ قيّوم گشوده گرديد و رائحه مشک فام " ختامهُ مسک " مشام مشتاقان و طالبان کؤوس ايمان را معنبر و معطّر نمود.  

 

اين سفر قويم که ازيد از دويست صفحه است (۳) حقيقت و وحدانيّت الهيّه را که ماوراء ادراک عقول و ما فوق عرفان نفوس و مبدء ظهورات ربّانيّه و منشأ حقائق روحانيّه و ذات قديم و عليم و حکيم و قادر علی الاطلاق است اعلام، و وحدت شرائع رحمانيّه و عدم انقطاع فيض صمدانيّه و تکميل هر شريعت لاحقه و توحيد تعاليم اساسيّه مظاهر مقدّسه و حقّانيّت کتب و صحف سماويه و واجد بودن مطالع سبحانيّه دو مقام توحيد و تحديد يعنی اشراقات الهيّه و حدودات بشريّه را تبيين و تشريح می نمايد و نيز مراتب جهل و عماء و غفلت و ضلالت علما و پيشوايان قوم را در هر زمان توضيح و معانی بيانات متشابههانجيل و آيات قرآنيّه و اخبار و احاديث مأثوره اسلاميّه را که پيوسته مورد تعبيرات و تفسيرات مختلفه و سوء تفاهمات کثيره بوده واضح و آشکار می سازد. در اين کتاب مقدّس، شرائط سالکين سبيل معرفت و طالبين حقيقت تشريح و حقانيّت امر حضرت باب و عظمت ظهور مبارکش اثبات و مراتب انقطاع و فداکاری و جانبازی تابعانش تقدير و نصرت و غلبه کلّيه ظهور مقدّسی که به اهل بيان وعده داده شده پيش بينی گرديده است. هم چنين طهارت و معصوميّت حضرت مريم تصريح و مقام ائمه اطهار تجليل و شهادت حضرت سيّد الشّهداء و علوّ درجات آن جُنديّ شجيع الهی تکريم و معانی کلمات رجعت و قيامت و خاتميّت و يوم الجزاء و غيره تبيين گرديده و مراحل ثلاثه ظهورات ربانّيه تعليم و توضيح و معانی دقيقه مدينه الهی و تجديد اين مدينه مقدّسه يعنی شريعت الهيّه در ميعاد مقرر برای هدايت نفوس و تربيت اهل عالم تقرير و تفصيل شده و بطور کلّی می توان گفت که در بين کتب و آثاری که از قلم مُلهَم شارع امر بهائی نازل گرديده کتاب مستطاب ايقان بنفسه، نظر به حلّ مشاکل و غوامض آيات الهيّه که لازال عدم فهم آن سبب تخالف و تنافر احزاب و امم عظيمه بوده، اساس متين و استواری جهت وحدت کلّ ملل و نحل و ائتلاف اقوام و مذاهب متنوّعه بر قرار نموده است."(۴) 

 

پس بفرموده حضرت ولی امراللّه کتاب ايقان "مخزن حقائق اسرار الهيّه و مکمن معارف بديعه رحمانيّه" است. کتابی است که گشاينده رموز سرپوشيده آثار مقدّسه گذشته است و تحقّق دهنده مصداق آيه "يوم يأتی تأويله." خود حضرت بهاءاللّه در متن کتاب شريف ايقان باين مطلب تلويحی ابلغ از تصريح دارند آن جا که می فرمايند:

"آن چه ذکر شده جميع ارض و من عليها را کافی است. و فی الحقيقه جميع کتب و اسرار آن در اين مختصر ذکر شده بقسمی که اگر کسی قدری تأمّل نمايد جميع اسرار کلمات الهی و امور ظاهره از آن سلطان حقيقی (مقصود حضرت باب) را از آن چه ذکر شده ادراک می نمايد...."

 

در لوحی ديگر از قلم جمال مبارک در تجليل و تکريم اين سفر عظيم می فرمايند:

"اگر نفسی به کتاب ايقان که در هنگام ظهور نيّر آفاق از افق عراق نازل شده نظر نمايد و تفکّر کند خود را مستغنی مشاهده نمايد. قسم به آفتاب حقيقت که در آن کتاب مبارک لئالی علم الهی مخزونست و درياهای عرفان مستور و مکنون، نيکوست حال نفسی که بانقطاع کامل باو توجّه نمود و بآن فائز گشت."

 

بر پژوهندگان علم اديان تطبيقی پوشيده نيست که اوصاف آخرالزمان يا روز قيامت کبری در اکثر کتب دينی بصورتی مشابه ارائه شده و پيش بينی تاريکی ماه و خورشيد و شکافته شدن آسمان و سقوط ستارگان و زمين لرزه و بعث مردگان قبور و برپا شدن ميزان و سنجش ثواب و گناه و نظائر آن را در آثار مختلفه دينی می توان تقريباً يکسان باز يافت. از اين رو هرچند پرسش جناب خال در مورد قيامت از منظر قرآن کريم و احاديث مأثوره بوده امّا پاسخ جمال اقدس ابهی فی الحقيقه مفتاح رموز و اسرار همه کتب مقدّسه را بدست می دهد. اينکه اين اثر شريف را به نام ايقان ناميده‏اند ممکن است به اين مناسبت باشد که وصول از مرحله ايمان که مرحله ابتدائی است به مرحله ايقان و اطمينان که مراحل نهائی است، مستلزم وقوف بر چنين حقائق معنوی و کشف چنين اشارات و رموز دينی تلقّی شده است. دو لفظ ايمان و ايقان از همان سرآغاز کتاب شريف مذکور آمده و فرموده‏اند: "جوهر اين باب آن که سالکين سبيل ايمان و طالبين کؤوس ايقان بايد نفوس خود را از جميع شئونات عرضيه پاک و مقدّس نمايند." ايقان مرتبه ای از معرفت است که در آن جائی برای ظنّ و گمان و ترديد و سؤال باقی نمی ماند و کلام حقّ بعنوان جوهر حقيقت پذيرفته می شود. ايمان حقيقی چنان که در الواح شتّی و کتاب مستطاب اقدس آمده اعتقاد تزلزل ناپذير به اين است که مظهر الهی "يفعل ما يشاء و يحکم ما يريد" است و مصداق اين بيان مبارک: "پس سر تسليم نه و توکّل بر ربّ رحيم به."  

 

کتاب مستطاب ايقان شامل دو باب است، باب اوّل در شرائط سالک راه خدا و طالب حقيقت که برای وصول به مقصود بايد با انقطاع صِرف و توجّه کامل و پرهيز از تقليد و پيروی ديگران و به هدايت عقل سليم و قلب طاهر به جستجو پردازد، و باب دوّم در توضيح معنی حقيقی سلطنت قائم موعود و ساير مسائل متفرّعه بر آن. باب اوّل در دنباله خود به مبحث تازه ای که تشريح معانی علامات ظهور و قيامت و رجعت و ساير مواضيع مهمّه که توجّه به معانی تحت اللفظی آن ها از علل عمدهاحتجاب خلق بوده است نيز عطف نظر می کند وباب دوّم نيز در خاتمه، متضمّن احاديث معتبره در تأييد و اثبات حقيقت ظهور حضرت باب به عنوان قائم موعود است. در اين باب نيز حضرت بهاءاللّه شرحی مبسوط در مورد شرائط پژوهش و لوازم پژوهنده حقائق روحانی ارائه می فرمايند که مکمّل همان بحث آغاز باب اوّل است.

 

در تأثير اين سفر کريم کافی است که بنقل بيانی از حضرت عبدالبهاء مبادرت شود آنجا که فرموده‏اند:

"...در ايّام عراق روزی جمال قدم و اسم اعظم فديت بروحی و ذاتی و کينونتی ارضاً وطئتها اقدام احبّائه فرمودند که فارس چون موطن ربّ اعلی و نقطه اولی بود و منتسب بآن ذات مقدّس ميل دارم که بنار محبّت اللّه مشتعل گردد. مدّتی جزئيّه نگذشت که جناب خال حضرت افنان آمدند و مشرّف شدند و سؤالاتی نمودند و رساله خال که مسمّی به کتاب ايقانست نازل شد و نار محبّت اللّه در ولايت فارس شعله شديد زد و انوار عرفان از آن طالع و لائح شد و نفوس کثيره در ظلّ کلمه الهيّه داخل شدند و بعضی از جام عنايت سرمست شده به قربانگاه فدا شتافتند و جان و دل باختند..."

   
   
   

(۱) چنان که از متن کتاب مبارک ايقان مستفاد می شود پرسش های جناب خال عبارت بوده است از سؤال در علامات ظهور موعود- مسأله خاتم النبيين- موضوع قيامت کبری- مسأله رجعت پيغمبر و ائمه اطهار- لقاءاللّه در يوم قيامت- مسأله تحريف کتب آسمانی- حشر و نشر و زنده شدن مردگان- مسأله سلطنت و قدرت مظهر موعود و سؤالاتی از اين قبيل که پاسخ همه آن ها به شيوه ای منظّم در آن کتاب مستطاب داده شده است. ورقه مسودّه سؤالات جناب خال که به خطّ خود ايشان مرقوم شده در بين صفحات ٤٠ و ٤١ در کتاب خاندان افنان ( تأليف جناب محمد علی فيضی، طبع طهران ١٢٧ بديع) گراور شده است.
(٢) حضرت بهاءاللّه شرح نزول ايقان شريف را در يکی از الواح مبارکه که به افتخار جناب ابن اصدق در تاريخ ١٩ رجب ١٣٠٨ هـ. ق. نازل شده است باين گونه بيان فرموده‏اند: "يومی از ايّام حضرت مرفوع جناب حاجی سيّد جواد عليه بهاءاللّه الابهی معروف به کربلائی بحضور فائز، عرض نمودند خال حضرت، جناب حاجی ميرزا سيّد محمّد و خال ديگر عليهما بهاءاللّه الابهی به زيارت نجف و کربلا فائز شده‏اند و حال مراجعت نموده‏اند و اراده رجوع به وطن دارند. جمال قدم فرمودند به ايشان چيزی گفته ای، عرض کرد خير! فرمودند: چرا؟ شما بايد به تبليغ امراللّه مشغول باشيد، برو واز قِبَل ما سلام برسان وايشان را به حضور آور. کن دليلهما الی ساحة العزّ والجلال. تشريف بردند يوم ديگر مع حضرت خال راجع شدند و بحضور فائز و لکن جناب خال کبير تشريف آوردند من دون اخوی ديگر. بعد از حضور امواج بحر بيان مقصود عالميان بشأنی ظاهر که احدی قادر بر احصا نبوده بالاخره فرمودند: ما دوست نداريم که شما از سدره مبارکه که بين شما روئيده و باثمار حکمت و بيان مزيّن، محروم بمانيد، عرض نمود مولائی هزار و دويست سال شنيديم که حضرت قائم در مدُن معروفه مشهوره ساکنند و اولادهای آن حضرت هر يک به کمال عزّت و عظمت در آن مدن موجود و هر نفسی کلمه ای در تولّد آن حضرت ذکر می نمود فی الحين اخذش می نمودند و خونش می ريختند و از اين گذشته، حکايت ناحيهمقدّسه چه شد؟ ذکر بحر و قاليچه کجا رفت؟ و هم چنين از علمای حزب شيعه شنيده ايم که آن حضرت می آيد، و ظاهر می شود و ديون شيعيان را اداء می فرمايد و جميع ارض را مسخّر می نمايد و هم چنين ذکرهائی که اين عبد از ذکرش عاجز است، چه که مطلب به طول می انجامد. بالاخره عرض نمودند مع عظمت و جلال و ذکر خوارق عادات، حال می گويند خواهرزاده شما است. اين عبد چگونه قبول نمايد آن چه از قبل گفته شده حال خلاف آن بمثابه آفتاب روشن و ظاهر، تکليف اين عبد چيست نمی دانم. بعد لسان عظمت باين کلمه عليا ناطق: يا خال، حال به مقرّ خود توجّه نمائيد و اخبار و شبهات مذکوره و آن چه که سبب توقّف شماست درست در آن تفکّر کنيد و معيّن نمائيد مع جناب اخوی تشريف بياوريد لوشاءاللّه يبدّل‌الشبهات بآيات محکمات انّه علی کلّ شیء قدير . يوم بعد من غير اخوی تشريف آوردند و يک يک شبهات را ذکر نمودند و جواب نازل و آنچه نازل شد ما بين عباد به رساله خال معروف و نظر به حکمت بالغه از بعد اسم خال را برداشتند و به کتاب ايقان موسوم گشت."
(٣) اشاره به تعداد صفحات نسخ خطّی يا چاپ های قبلی است.
(۴) قرن بديع، ترجمه نصراللّه مودّت، مؤسّسه معارف بهائی، دانداس کانادا، ١٩٩٢ ميلادی، ص ٢٨٥-٢٨٧.